عشق و عطش(امام حسین)

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عدم تناسب جرم و کیفر ، عذاب در آخرت ابوالفضل

02 آذر 1399 توسط خوشدوني فراهاني

عذاب در اخرت

در احادیث و قران از عذاب های دردناک و چندهزار ساله صحبت شده. آیا این درست است که فردی با انجام چند یا چندین گناه در زندگی چند ساله اش که با سالهای اخروی اصلا قابل قیاس نیست, چند هزار سال با عذاب های آنچنانی مجازات شود. پس عدل و مهربانی خدا چه میشود.

نمی توان در خصوص کم و کیف برخورد با بندگان در قیامت تعیین تکلیف نمود و گفت که عذاب این گناه چند هزار سال خواهد بود یا چند ثانیه ؛ اما برخی از گناهان به ظاهر کوچک عذاب های سخت و طاقت فرسایی را به دنبال دارند .

اما در مورد تناسب گناهان با «عذاب اخروی» کیفر سه گونه است:

۱- مجازات قراردادی، همان کیفرها و مقرّرات جزیی است که در جوامع بشری قانون گذاران الهی یا غیر الهی وضع می‏کنند، مثل حدّ شرابخوار، دزد، قاتل و… .

در این گونه مجازات همه گفته‏اند باید بین جرم و کیفر تناسب وجود داشته باشد.

چنان که در اسلام چنین چیزی ملاحظه شده است . بین مجازات زناکاری که زن دارد و کسی که زن ندارد ، تفاوت وجود دارد. بین کسی که بار اول دزدی کرده یا چیزی را خارج از صندوق و انبار در بسته دزدیده و کسی که دزد حرفه‏ای است، یا با شکستن صندوق و انبار چیزی را دزدیده است، تفاوت وجود دارد و… .

۲- مجازاتی که با عمل رابطه تکوینی یا علت و معلولی دارد، مثلاً بین خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تکوینی وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد یا بزرگ، گناهکار باشد یا بی گناه،… فرقی نمی‏کند هر کسی بخورد ، مسموم می‏شود. در این جا تناسب وجود ندارد و احدی هم اعتراض نمی‏کند که این چه ظلمی است در حق بچه یا بی گناه و….

۳- مجازاتی که تجسم و عینیّت یافتن جرم و گناه است، در قرآن آمده است:

آنانی که اموال یتیمان را از راه ظلم و غیر شرعی می‏خورند ، آتش در شکم خود وارد می‏کنند.(۱) یعنی مال یتیم به صورت آتش در می‏آید. سایر گناهان نیز چنین است.

در این نوع از مجازات هم تناسب بین جرم و کیفر لازم نیست، چون در حقیقت کیفری از طرف خداوند وضع نشده است، بلکه عمل شخص تجسم پیدا می‏کند و به این شکل در می‏آید.

بنا به شهادت بسیارى از آیات و روایات , پاداش ها و کیفرهاى روز رستاخیز نـتـیـجـه اجتناب ناپذیر اعمال و کردارهاى دنیوى ماست ، یعنی نتیجه و پیامد تکوینی عمل گناه و کیفر آن عذاب دردناک است . در قرآن کریم فرمود: «لاتجزون الّا ما کنتم تعملون؛ جز اعمال خود شما جزایی برای شما نیست».(۲) پس نتایج – خواه و ناخواه – دامنگیر ما مى گردد . هـمـان طـور کـه اعـمـال بـشـر در جـهان لوازم اجتناب ناپذیر دارد و از آن جدا نـمـى گـردد .

فرد مبتلا به مواد مخدر, باید با رنج و درد و بیمارى دست به گریبان باشد. فرد میگسار که مدت ها با شراب و الکل سر و کار داشته, باید باقی مانده عمر را با بـدن رنـجـور و کـبـد و قـلب بیمار به سر برد . کارهاى نیک و بد ما داراى آثار و لوازمى هـسـتند که در روز واپسین آشکار مى گردند و خود را نشان مى دهند ; بنابر این قسمت مهمى از پـاداش ها و کیفرها زاییده اعمال ما و اثر مستقیم کردارهاى ماست . هیچ نوع حق گله و اعتراض نـداریم . اگر زندگى خود را با برنامه صحیح و عالى شرع تنظیم مى نمودیم , هرگز دچار عـواقب بد و ناگوار نمى شدیم ; همان طور که نتایج اعمال ما در جهان با بی نیازى و رحمت خدا منافاتى ندارد , نتایج اعمال ما در رستاخیز نیز چنین است .

پاداش ها و کیفرهاى روز واپسین, ضامن اجراى دستورهاى آسمانى است و صد در صد جنبه تربیتى دارند . خداوند با وعده هاى قطعى و تخلف ناپذیر خود بندگانش را به کارهاى نیک دعوت نموده و آنان را از اعمال زشت باز مى دارد . این وعده درصورتى مى تواند نقش تشویقى و تهدیدى را ایفا کند که صد در صد قطعى و تخلف ناپذیر و در عین حال جدی و غیر قابل اغماض و مهم باشد . اگر در آن احتمال تخلف باشد یا تا حد زیادی قابل تحمل و چشم پوشی و… , اثر تربیتى خـود را از دست خواهد داد .

در نتیجه با عذاب های سطحی و کوتاه و کم دیگر دلیل ندارد که یک نفر زیر بار سنگین وظایف و واجبات و اعمال نیک برود و یا از بسیارى هوس هاى سرکش چشم بپوشد . پاداش ها و کیفرهاى الهى در صورتى مى توانند ضامن اجراى احکام و دستورهاى آسمانى گردند که بـه صـورت وعـده قـطـعى و جدی و غیر قابل اغماض درآیند . بنابراین وجود عذاب های اخروی از جهتی رحمت است برای انسان ها تا برای در امان ماندن از آن ها به کارهای نیک رو آورده و بهشت جاودان را نصیب خود کنند.

 

پی نوشت‏ها:

نساء (۴) آیه ۱۰٫
یس(۳۶) آیه ۵۴٫

 نظر دهید »

یاری امام زمان، از حرف تا عمل

01 آذر 1399 توسط خوشدوني فراهاني

یکی از راه های یاری امام زمان (ع) این است که سعی کنیم دوستان آن حضرت را زیاد کنیم

 

جهاد در رکاب امام غائب !

آنهایی که به جای حرف و ادعا، در مقام عمل، پیروی خود را نشان دادند، و در زمان فتنه ها از امام خود جدا نشدند همانها یاران واقعی در جنگها، سختی ها و تلخی ها بودند.

هنگامی که بنیان َگذار حکومت واحد جهانی، حضرت مهدی موعود علیه السلام بر اساس عدالت و آزادی واقعی، مأمور به تشکیل حکومت می َشود، ۳۱۳ نفر از یاران خاص او اطراف شمع وجود مقدسش جمع می َشوند. آنها در واقع فرماندهان لشکری و کشوری دولت امام موعود علیه السلام می َباشند. در مرحله بعد ده هزار نفر خدمت حضرت حاضر می شوند که سپاه امام را تشکیل می دهند، اما یاران امام مهدی علیه السلام به این تعداد ختم نمی شود زیرا برپایی حکومت جهانی نیاز به یاری همگانی دارد، و همه شیعیان باید خود را برای یاری امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آماده کنند.

همراه روزهای سختی
یار و یاور امام بودن، ویژگی هایی دارد که هم با ملاحظه روایات معصومین علیهم السلام و هم با ملاحظه تاریخ می توان آنها را به دست آورد. وقتی تاریخ ائمه معصومین علیهم السلام را بررسی می کنیم، در می یابیم که در میان مسلمانان، آنهایی که به امام خویش معرفت و شناخت بیشتر و عمیقتری داشتند و به همین دلیل، در برابر امام و فرمانهایش به صورت کامل تسلیم بودند و به جای حرف و ادعا، در مقام عمل، پیروی خود را نشان دادند، و در زمان فتنه ها از امام خود جدا نشدند همانها یاران واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام در جنگها، سختی ها و تلخی ها بودند.

افرادی چون سلمان فارسی، ابوذر و مقداد برای پیامبر صلی الله علیه و آله و افرادی مثل مالک اشتر و عمّار یاسر برای امیرمؤمنان علی علیه السلام و نیکانی چون ۷۲ تن شهید کربلا برای امام حسین علیه السلام. جالب اینکه در روایات فراوانی که درباره ویژگی های یاران امام مهدی علیه السلام آمده است، بر مسأله معرفت عمیق یاران به آن حضرت و اطاعت کامل و بی چون و چرای ایشان از امام خود، تأکید شده است؛ همچنین روایات، به سلامت نفس، پاکی و تقوای آنان تصریح می کند.

امام صادق علیه السلام درباره این افراد فرموده است: «آنها مردانی هستند که دلهایشان همانند قطعه های آهن [محکم] است؛ هرگز دچار تردید نمی شوند…؛ پروانه وار دور شمع وجود امام می گردند و خود را سپر جان او قرار می دهند…؛ در سراسر شب، نغمه های نماز و ذکر و عبادتشان چون صدای زنبور به گوش می رسد؛ آنها زاهدان شب و شیران روز و در برابر امام عزیزشان کاملاً مطیع و تسلیم هستند».

خوشا به حال یاری که امام در فقدانش بگرید

البته به این نکته باید توجه کرد که یاران امام مهدی علیه السلام هم مثل یاران دیگر ائمه علیهم السلام، مراتب مختلفی دارند و روایات، بیشتر به ویژگی های یاران نزدیک حضرت که از بهترین شیعیان هستند، پرداخته است. به طور طبیعی، هر یک از ما امیدواریم جزو یاران حضرت باشیم؛ چون هم به او عشق می ورزیم، و هم منتظر قدوم مبارک اوییم و هم در دل و جان تصمیم به اطاعت از او داریم، ولی باید همّتمان آن باشد که در مقام یاوری، تا آنجا بالا رویم که مایه روشنی چشم ایشان باشیم، به گونه ای که امام به یاری ما دلگرم باشد، همان گونه که مالک اشتر برای امام علی علیه السلام این چنین بود و حضرت علی علیه السلام در فراق او و در ماتم او گریست و فرمود: «شما نمی دانید مالک که بود؟»

زنان در خط مقدم یاری امام
نکته دیگر آن است که در یاری امام عصر علیه السلام، فرقی بین زن و مرد نیست و هر کس می تواند با توجه به توانایی های خود، در خدمت امام علیه السلام باشد؛ زیرا یاری امام مهدی علیه السلام  تنها جنگیدن و شمشیر زدن نیست تا مخصوص مردان باشد؛ همگان چه مرد و چه زن می توانند در جبهه یاوران امام زمان علیه السلام قرار گیرند؛ بنابراین، راه برای همه باز است تا جزو یاوران حضرت باشند، اما شروطی دارد:

۱) به دست آوردن ویژگی های رفتاری یاران حضرت و سعی در به دست آ وردن اخلاق اسلامی و تقواپیشگی در همه حال.

۲) دعا و تضرع به درگاه حضرت حق، از جمله خواندن دعای عهد در هر صبح که براساس فرموده امام صادق علیه السلام «خواننده دعای عهد از جمله یاوران مهدی است و اگر بمیرد، خدا او را در روزگار ظهور بر می گرداند»

در متن دعا نیز از خدا می خواهیم اگر قبل از ظهور از دنیا رفتیم، دوباره زنده شویم؛ «اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی؛ پروردگارا! اگر مرگ که آن را براى بندگانت یک امر حتمى قرار داده اى میان من و آن حضرت جدائى انداخت، مرا از قبرم بیرون آور تا در حالى که کفنم را پوشیده و شمشیرم را از غلاف درآورده و نیزه ام را به دست گرفته ام، دعوت کننده آن حضرت در شهرها و بیابان ها را اجابت کنم».

جهاد در رکاب امام غائب
نکته بسیار مهم اینکه یاری امام زمان علیه السلام، تنها در زمان ظهور حضرت نخواهد بود، بلکه همین امروز و در دوره غیبت هم، راه یاری رساندن برای همه باز است، البته این به تناسب موقعیت افراد فرق می کند؛ برای مثال، یکی از راه های یاری امام زمان علیه السلام این است که سعی کنیم دوستان آن حضرت را زیاد کنیم و این هدف مقدس را از راه های گوناگون به انجام رسانیم؛ مثل اینکه یاد و نام امام زمان علیه السلام  را در محیط و جمع فامیل و دوستان و همسایگان زنده نگه داریم و سعی کنیم دوستان و فامیل را از بدی ها دور نگه داریم؛ چون گناه و فساد، آنها را از امام زمان علیه السلام و دوستی آن حضرت جدا می کند. پس بکوشیم با روی خوش، نصیحت، دلسوزی و عملکرد زیبا، در ساختن دیگران گام برداریم و از امر به معروف و نهی از منکر خسته و آزرده نشویم.

از راه های یاری امام زمان علیه السلام این است که وقتی ما را شیعه، دوستدار و مرید امام زمان علیه السلام شناختند، کاری نکنیم که سبب نفرت دیگران از دین و پیشوایان دینی گردیم، همان گونه که در روایات آمده است: «کُونُوا لَنا زَیْناً وَ لاتَکُونُوا عَلَیْنا شَیْناً ؛ برای ما زینت باشید، نه مایه ننگ و زشتی».  هم از نظر ظاهر تمیز و مرتب بوده و هم اخلاق، رفتار و برخورد خوبی با دیگران داشته باشیم.

به طور کل همه شیعیان باید در راه یاری امام زمان خود تلاش کنند و مقدمه این یاری معرفت و شناخت مقام امام به همراه تهذیب نفس و دوری از گناه و خطا می باشد، تا هم خود را اصلاح کرده و هم در صدد هدایت جامعه برآیند.

 

منبع:tebyan.net

 نظر دهید »

چگونگی ولادت امام زمان (عج)، در عصر خفقان و تهدید

01 آذر 1399 توسط خوشدوني فراهاني

وضعیت شیعیان در آستانه تولد امام زمان(عج)
براى آشنایى بیشتر با اوضاع فرهنگى و سیاسى شیعیان در هنگام تولد امام زمان(عج) لازم است نگاهى هرچند کوتاه به وضعیت دوران حضرت امام حسن عسکرى(علیه السلام)داشته باشیم; دوران امامت آن حضرت همزمان بود با خلافت سه نفر از خلفاى عباسى، که به ترتیب عبارت اند از: المعتز بالله، المهتدى بالله و المعتمد بالله.[ مهدى پیشوایى، سیره ى پیشوایان، ص ۶۱۶] حاکمان عباسى از هر راه ممکن، آن حضرت را زیرنظر داشتند و کنترل مى کردند. آنان شنیده بودند که امام مهدى(عج) فرزند امام عسکرى(علیه السلام)است; از این رو، مى کوشیدند تا به آن حضرت دسترسى پیدا کنند و او را به قتل برسانند; به همین جهت، امام حسن عسکرى(علیه السلام)ولادت حضرت مهدى(عج) را مخفى کرده بود و غیر از نزدیکان آن حضرت، دیگران افتخار زیارت آن امام را پیدا نکردند.[ اربلى، کشف الغمّه، ج ۲، ص ۴۱۲; شیخ مفید، الارشاد، ج ۱۱، ص ۳۳۶ و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، ج ۴، ص ۴۲۲] فشار و اختناق سیاسى چنان بالا مى گیرد که امام(علیه السلام) به ناچار باید هفته اى دوبار در روزهاى دوشنبه و پنج شنبه در دارالخلافه حضور پیدا مى کرد;[ شیخ طوسى، کتاب الغیبه، ص ۲۱۵] معتزّ عباسى به اندازه اى از نفوذ امام حسن عسکرى(علیه السلام)نگران بود که به تحت نظر داشتن آن امام نیز بسنده نکرد و حضرت را با ابوهاشم جعفرى و گروهى از طالبیون زندانى کرد.[ طبرسى، اعلام الورى، ج ۲، ص ۱۴۰] ستم عباسیان تنها به امام حسن عسکرى(علیه السلام) محدود نمى شد; آنان علیه شیعیان و دوستان آن حضرت نیز از هیچ ستمى دریغ نمى کردند و از هرگونه حرکت فرهنگى، سیاسى و غیره شیعیان جلوگیرى مى کردند.

وضعیت سیاسى شیعیان
انواع فشارهاى سیاسى در این مقطع از زمان، در موارد زیر قابل پیگیرى است:
الف) زندانیان و فراریان شیعه; از جمله زندانیان، ابوهاشم جعفرى است. وى چنین مى گوید: در نامه اى از ناراحتى هاى زندان به امام حسن عسکرى(علیه السلام) شکایت کردم; امام در جواب به من نوشت: امروز در منزلِ خود نماز خواهى خواند.[ طبرسى، همان، ص ۱۴۰; اربلى، همان، ص ۴۱۲; کلینى، کافى، ج ۱، ص ۵۰۸، ح ۱۰; مسعودى، اثبات الوصیه، ص ۲۶۳ ـ ۲۶۴; شیخ طوسى، الثاقب فى المناقب، ص ۵۷۶، ح ۱۰] وى در جاى دیگرى اظهار کرده است: با امام حسن عسکرى(علیه السلام) در حبس مهتدى بن واثق بودیم; حضرت به من فرمود: این جنایتکار قصد کرده است که امشب با خواست خدا بازى کند (کنایه از این که اراده کرده است که ما را بکشد); ولى عمر او کفاف نمى دهد و به زودى صاحب فرزندى خواهم شد. فرداى آن شب ترک ها به او حمله کردند و او را به قتل رساندند و خدا ما را به سلامت نگاه داشت.[ راوندى، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۳۱، ح ۹ و مسعودى، همان، ص ۲۶۸] هم چنین او مى گوید: من با گروهى در زندان بودم که امام حسن عسکرى(علیه السلام) را به زندان آوردند، مأمور مراقب آن حضرت، صالح بن وصیف بود. یکى از هم زندانى ها، مردى جمحى بود که ادعا مى کرد، علوى است.

امام(علیه السلام)روى به ما کرد و فرمود:
اگر نبود در میان شما کسى که از شما نیست، شما را آگاه مى کردم که چه زمان خداوند، اسباب نجات شما را فراهم خواهد کرد.
حضرت عبدالعظیم
امام با این کلام به آن مرد اشاره کرد و او از جمع ما بیرون رفت. امام فرمود:این مرد از شما نیست; از او برحذر باشید. در بین لباس هاى خود نوشته اى دارد که همه ى گفته ها و اسرار شما را براى خلیفه مى رساند.
یکى از زندانیان به سراغ او رفت و لباس هایش را بازرسى کرد و آن نوشته را پیدا کرد; او نوشته بود، که این جمع قصد دارند، زندان را سوراخ کرده و فرار کنند.[ شیخ طوسى، همان، ص ۵۷۷، ح ۱۱; راوندى، همان، ج ۲، ص ۶۸۲، ح ۱ و اربلى، همان، ج ۲، ص ۴۳۲] نکته ى قابل توجه در این روایتِ تاریخى این است که، اختناق و فشار سیاسى به اندازه اى بود که شیعیان در زندان هم از دست ماموران اطلاعاتى خلیفه در امان نبودند و مذاکرات آنان در محیط زندان نیز به حکومت گزارش داده مى شد.
حضرت عبدالعظیم حسنى یکى از فراریان شیعه است. احمد بن محمد بن خالد برقى مى گوید: «عبدالعظیم حسنى، از دستِ حکومت فرار کرد و وارد رى شد و درمنزل یکى از شیعیان در سردابى ساکن شد. در همان سرداب خدا را عبادت مى کرد; روزها روزه بود و شب ها را به شب زنده دارى و تهجّد مى گذراند و مخفیانه از آنجا بیرون مى آمد و قبرى را که امروزه روبه روى قبر خود اوست زیارت مى کرد. تنها محل امن براى او، همان سرداب بود».[ نجاشى، رجال النجاشى، ج ۲، ص ۶۶ ، ش ۶۵۱] ستم عباسیان تنها به امام حسن عسکرى(علیه السلام) محدود نمى شد; آنان علیه شیعیان و دوستان آن حضرت نیز از هیچ ستمى دریغ نمى کردند و از هرگونه حرکت فرهنگى، سیاسى و غیره شیعیان جلوگیرى مى کردند

وضعیت فرهنگى شیعیان
با همه محدودیت ها و سختگیرى هایى که عباسیان براى گوشه نشین کردن امام(علیه السلام) و شیعیان به کار گرفته و فشارهاى مختلف سیاسى که از ناحیه ى آنان بر شیعه وارد شد، گروهى از دانشمندان و راویان از خرمن فضیلت و دریاى بى کران علوم آن حضرت بهره مى گرفتند و برخى از آنان صاحب تألیفاتى در فنون گوناگون بوده اند و احادیثى را از امام(علیه السلام)نقل کرده اند; از جمله ى آنان:
احمد بن ابراهیم بن اسماعیل; کاتب، ندیم، بزرگ اهل لغت و از باشخصیت ترین آنان است. او یکى از اصحاب خاص امام هادى و امام عسکرى(علیهم السلام) است; تألیفاتى دارد که نمونه اى از این کتاب ها را مى توان نام برد: أسماء الجبال و المیاه والأودیه، اشعار ابن مّره بن همام و نوادر الاعراب.[ نجاشى، همان، ج ۱، ص ۲۳۷، ش ۲۲۸] بشارت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به تولد حضرت مهدی(عج)
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) ظهور حضرت مهدى(عج) را در روایات گوناگونى خبر داده است و این احادیث را نه تنها راویان و محدثان شیعه نقل نکرده اند. بلکه، محدثان بزرگِ اهل سنت نیز، مانند ابوداوود و ترمذى، ابن ماجه، طبرانى، ابویعلى بزّاز، احمد بن حنبل، حاکم نیشابورى[شیخ منصور على ناصف، التاج الجامع للاصول، ج ۵، ص ۳۱۰ ـ ۳۲۷] و دیگران احادیثِ آن حضرت را از طریق بسیارى از صحابه و تابعین در کتاب هاى خویش نقل کرده اند.[ صحیح ابن داوود، ج ۲، ص ۲۰۷] حتى گروهى از دانشمندان اهل سنت به تواتر احادیث نبوى که درباره حضرت مهدى(عج) آورده اند، اعتراف کرده اند.

چگونگی ولادت امام زمان (عج)
جمعه پاتزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری در شهر سامرا حضرت مهدی (عج) چشم به جهان گشود.حکیمه دختر امام محمد تقی (علیه السلام) نقل می کند که امام حسن عسکری (علیه السلام) مرا خواست و فرمود : عمه امشب نیمه شعبان است نزد ما افطار کن که خدواند در این شب فرخنده شخصی را متولد می سازد که حجت او در روی زمین می باشد .
عرض کردم : مادر این فرزند مبارک کیست؟  فرمود : نرجس.
گفتم : فدایت شوم اثری از حاملگی در این بانوی گرامی ندیدم!
فرمود : برای همین می گویم نزد ما باش.وارد خانه شدم سلام کردمبانوی عالی مقام نرجس خاتون آمد کفش از پای من بیرون آورد و گفت: ای بانوی من شب بخیر!گفتم: بانوی من و خاندان ما تویی! گفت:نه، من کجاو این مقام بزرگ؟ گفتم : دخترجان امشب خدواند پسری به تو عنایت می فرماید : که سرور دوجهان خواهد بود. تا این کلام ازمن شنید با کمال حجب و حیا نشست.

پس از اقامه نماز افطار کردم و خوابیدم، سحرگاه برای انجام نماز شب برخاستم. بعد از نماز دیدم نرجس خوابیده و از وضع حمل او خبری نیست.پس از تعقیب نماز دوباره خوابیدم که پس از لحظه ای با اضطراب بیدار شدم دیدم نرجس نیز بیدار است ولی هیچگونه علامتی در وی مشهود نیست .
حضرت عبدالعظیم حسنى یکى از فراریان شیعه است. احمد بن محمد بن خالد برقى مى گوید: عبدالعظیم حسنى، از دستِ حکومت فرار کرد و وارد رى شد و درمنزل یکى از شیعیان در سردابى ساکن شد. در همان سرداب خدا را عبادت مى کرد; روزها روزه بود و شب ها را به شب زنده دارى و تهجّد مى گذراند و مخفیانه از آنجا بیرون مى آمد و قبرى را که امروزه روبه روى قبر خود اوست زیارت مى کرد. تنها محل امن براى او، همان سرداب بود.
نزدیک بود که در وعده امام (علیه السلام) تردید کنم که ناگهان امام(علیه السلام)در مکانی که تشریف داشتند با صدای بلند مرا صدا زده فرمودند :
عمه : تعجیل مکن که وقت نزدیک است!
همینکه صدای مبارک امام حسن عسکری (علیه السلام) را شنیدم مشغول خواندن سوره الم سجده و یس شدم.در این موقع نرجس با حال اضطراب از خواب برخاست . من به وی نزدیک شدم و نام خدا را بر زبان جاری کردم و پرسیدم : آیا درخود چیزی احساس می کنی؟ گفت : آری.
گفتم : ناراحت مباش و دل قوی دار،این همان مژده است که به تو دادم.اندکی بعد صاحب الامر سلام الله علیه متولد شد آن ماه پاره را دیدم که مواضع هفتگانه سجده را روی زمین گذاشته و ذکر حق می گوید. او را در آغوش گرفتم در حالی که بر خلاف نوزادان دیگر از آلایش ولادت پاک و پاکیزه بود.
در این هنگام امام عسکری (علیه السلام) صدا زد : عمه جان ! فرزندم رانزد من بیاور،و او را نزد پدر بزرگوارش بردم،او را به سینه چسبانید و زبان در دهانش گذارد و دست بر چشم و گوش او کشید و فرمود فرزندم با من حرف بزن! آن مولود مسعود گفت : شهادت می دهم به وحدانیت پروردگار و رسالت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)،سپس بر امیرالمومنین(علیه السلام) و ائمه طاهرین (علیه السلام) درود فرستاد و چون به نام پدرش رسید دیدگان گشود و سلام کرد.
امام(علیه السلام) فرمود : عمه جان: او را نزد مادرش ببر تا به او نیز سلام کند و باز نزد من برگردان. او را نزد مادرش بردم سلام کرد، مادر نیز جواب سلامش را داد، سپس او ا پیش امام حسن عسکری (علیه السلام)برگردانیدم.) بخاری ،ج۵۱،ص۲
بعضی از اسماء و القاب ان گرامی عبارتند از : بقیه الله ، حجت ، خلف صالح،ابوالقاسم،قائم منتظر ، مهدی و (م ح م د) ، ناگفته نماند که نام ( م ح م د ) بنا بر فتوای شیخ انصاری مکروه ، شیخ طوسی حرام و حاجی نوری ذکر آن در مجالس و محافل حرام است ) . نجم الثاقب،ص۴۸ (
منابع:
کتاب چشم به راه حضرت مهدی علیه السلام
اندیشه قم

tebyan.net

 نظر دهید »

سرگذشت زرتشت، مروج یکتا پرستی در ایران

01 آذر 1399 توسط خوشدوني فراهاني

زندگینامه زرتشت


زَرْتُشْتْ یا زَرْدُشْتْ، پیامبر ایران باستان بوده است. عده‌ای او را مروج یکتاپرستی معرفی کرده‌اند که آهورامزدا را تبلیغ می‌کرد و خدایان باستانی آریاییان را باطل می‌دانست. نام زرتشت در فهرست یکصد نفره انسان‌های تأثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شده‌است، قرار دارد. برخی از مورخان او را اختلافی‌ترین شخصیت تاریخ دانسته‌اند.
زندگینامه زرتشت

زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود. نقل شده است که زرتشت در سال ۶۳۰ قبل از میلاد به پیامبری مبعوث شده است. کتاب مقدس زرتشت اوستا نام دارد.

 

زادگاه و زادروز زرتشت

زادگاه و زادروز وی دقیقاً روشن نیست، هرچند امروزه بیشتر دانشمندان بر آنند که زردشت بین ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد می‌زیسته‌است. و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان، خراسان و آمل نسبت داده‌اند.

 

تبار و خانواده زرتشت

نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. پدر وی «پوروشسب» و مادرش دوغدو دختر «فری‌هیم‌رَوا» نام داشتند. حاصل ازدواج پوروشسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آن‌هاست.

 

همسران و فرزندان زرتشت

زرتشت سه بار ازدواج کرده بود. نام همسر نخست و دوم او ذکر نشده‌است. زن سوم او «هووی» نام داشته، هووی از خاندان «هووگو» و بنابر روایات سنتی دختر فرشوشتر، وزیر گشتاسپ شاه کیانی بوده‌است.

 

زن نخست او پسری به نام ایست واستر و سه دختر به نام‌های «فرینی» و «ثریتی» و «پوروچیستا» داشت. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد می‌کند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسپ می‌نامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نام‌های «اورْوْتَتْ‌نَرَه» و «هْوَرْچیثْزَه» به دنیا آمده، و ظاهراً از زن سوم فرزندی نداشته‌است.

 

سرگذشت زرتشت

آگاهی‌های تاریخی و واقعی دربارهٔ زندگی زرتشت بسیار اندک است. آنچه در اوستا و در منابع پهلوی و فارسی آمده‌است، بیشتر جنبه افسانه‌ای دارد، گرچه حقایقی نیزمی‌توان در آن یافت. آنچه به یقین در مورد زندگی زرتشت از متون اوستایی بر می‌آید اینست که زرتشت از کودکی تعلیمات روحانی دیده‌است. زیرا در گاتاها (یسن ۳۳، بند ۱) خود را «زوتَر» نامیده‌است و آن اصطلاحی است که در مورد دین مردی که دارای شرایط کامل روحانیت است، به کار می‌رود.

 

در گاتاها (یسن ۴۳) اشاره به دریافت وحی از او از سوی اهورامزدا شده‌است. زرتشت در تبلیغ دین خود با دشواری‌هایی روبرو بوده‌است. در سرودهای خویش (یسن ۴۶، بند ۲) از فقر و کمی تعداد حامیانش می‌گوید و از بدکاری پیشگویان و روحانیان هم وطن خود کوی‌ها و کرپن‌ها، گله و شکایت دارد و از بعضی دشمنان خود مانند بندوه و گرهم (یسن ۴۹، بند ۱ و ۲) نام می‌برد. سرانجام بر آن می‌شود که از زادگاه خود دور شود و به سرزمین مجاور برود که فرمانروای آن گشتاسپ است.

 

زرتشت در این سرزمین سرانجام با موفقیت روبرو می‌گردد. با گِرَوِش گشتاسپ به دین زرتشت، مخالفت‌های حکمرانان همجوار برانگیخته می‌شود. نام برخی از فرمانروایان مخالف زرتشت در آبان‌یشت (یشت ۵، بند ۱۰۹) آمده‌است که از میان آنان ارجاسپ تورانی از همه نامورتر است. برحسب سنت زرتشت در سن ۷۷ سالگی در آتشکده‌ای در بلخ کشته شد و قاتل او توربراتور نام دارد.

 

آیین زرتشت

نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیوماه بود که فروردین‌یشت از او نام می‌برد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت به‌شمار آمده‌است.

آموزش‌های زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان آمیخته شد و مزدیسنای کنونی را پدیدآورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده‌است. دین زرتشت امروزه حدود ۲۰۰ هزار تن پیرو در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.

 

آئین زرتشت
 
 

اوستا، کتاب دینی زرتشتیان

اوستا، کتاب دینی زرتشتیان است که در شکل کنونی خود شامل پنج بخش است: یسنا (یسنه)، ویسپرد، یشت، وندیداد و خرده‌اوستا قدیم‌ترین و مقدس‌ترین بخشِ اوستا کتاب دینی زرتشتیان، گاتاها می‌باشد. از زمان‌های بسیار قدیم گاتاها را سخنان و اشعار خود زرتشت می‌دانستند.

 

در گاتاها اهورامزدا خدای یگانه است که جسم یا مرکب نبوده و مینوی پاک است. تقریباً دویست بار در گاتاها به کلمه مزدا (اهورامزدا) یا ترکیب از این واژه اشاره می‌شود. زرتشت جز از اهورامزدا خدای دیگری نمی‌شناسد. زرتشت از گروه پروردگاران پیشین رو گردان است. تمام عظمت و جبروت مختص اهورامزدا ست. اوست آفریننده یکتا و خداوند توانا.

 

زرتشت از دیدگاه اسلام

از آنجا که اسلام، صریحاً ایمان به پیامبران گذشته را هم‌ردیف به پیامبر اسلام اعلام کرده‌است. زرتشت هم یک پیامبر الهی شناخته شده‌است. چنان‌که در قرآن سوره حج آیه ۱۷، زرتشتیان را مجوس نامیده‌است و در ردیف پیروان ادیان آسمانی آورده‌است.

 

در قرآن کلمه مجوس به عنوان یک دین ذکر شده‌است و چون از مشرکان جدا شده‌است، بسیاری این برداشت را کرده‌اند که در اصل دینی یکتاپرستانه بوده‌است. همچنین در برخی احادیث اسلامی از زرتشت به عنوان پیامبر مجوس نام برده شده‌است. بنابراین، از دیدگاه اسلام، زرتشت پیامبری از جانب خداوند است که دارای کتاب آسمانی بوده‌است. زرتشت نیز خود را پیامبر دانسته‌است، آنجا که می‌گوید: «اهورامزدا، مرا برای راهنمایی در این جهان برانگیخت، و من از برای رسالت خویش، از منش پاک تعلیم یافتم».

 

مسلمانان باور دارند که آموزه‌های اصیل زرتشت به مرور زمان دستخوش تحریف شد و توحید زرتشت به شرک تبدیل گشت. دستورهای آن از خرافات و اباطیل پر شد و در مسیر سود طبقات حاکم جامعه قرار گرفت.

 

جامعه ایرانیان زرتشتی زادروز زرتشت را روز خرداد از ماه فروردین برابر با ۶ فروردین و در سال ۱۷۶۸ پیش از میلاد و تاریخ درگذشت او را ۵ دی ۱۶۹۱ پیش از میلاد می‌دانند.

 

 

گردآوری:  بیتوته

 نظر دهید »

آیا والدین در گناهان فرزند خود شریک هستند؟

01 آذر 1399 توسط خوشدوني فراهاني

آیا والدین در گناه اعمال ناشایست فرزند سهیم هستند؟

اسلام بر یک قاعده و قانون کلی تاکید دارد: هر کس بار گناهش را خود به دوش میکشد و هیچکس بار گناه دیگرى را به دوش نمیکشد:

مَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى‏؛

هر کس هدایت شود، براى خود هدایت یافته و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است و هیچ کس بار گناه دیگرى را به دوش نمى‏کشد. (اسراء/۱۵)

 

اما این قانون تبصره ای هم دارد و آن اینکه: اگر فردی در ارتکاب گناه توسط دیگران نقش داشته باشد وزر و وبال گناه دیگران دامنگیر او هم خواهد بود. قرآن در این باره میفرماید:

لِیَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَهً یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما یَزِرُون؛

آنها باید روز قیامت، هم بار گناهان خود را بطور کامل بر دوش کشند و هم سهمى از گناهان کسانى که بخاطر جهل، گمراهشان میسازند! بدانید آنها بار سنگین بدى بر دوش مى‏کشند!

(نحل/۲۵)

 

در روایتی از امام باقر میخوانیم:

بنده‌ای از بندگان خدا که سنّت نیکو و شایسته ای از خود به‌ جا گذارد پاداشش با پاداش کسی که به ان سنّت عمل می کند برابر است، بی آنکه از پاداش عمل کننده به آن چیزی کم شود؛ و هر بنده ای از بندگان خدا که کار زشت و نکوهیده ای را پایه گذاری کند، گناهش همان گناه کسی است که به آن بدعت عمل می ‌کند، بی آنکه از بار گناه یکی از آنها کم گردد.

(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: ۱۳۲)

 

بنابراین در صورتى والدین در گناه اعمال بد فرزندان خود سهیم هستند که نقشی در ارتکاب آن گناه داشته باشند مثلا در امر تربیت و هدایت آنها کوتاهى کرده و مقصر باشند.

 

هر آن کسی که در این دنیا باعث هدایت دیگران شده باشد مثلا انسانها را ارشاد نموده است و آنها به سبب ارشاد او هدایت یافته اند چنین شخصی با اعمال نیک هدایت یافته ها شریک می باشد حال پدر باشد و یا هر شخص دیگری باشد، همچنین اگر شخصی باعث گمراهی افراد شود و اسباب گمراهی را برای بندگان الله به روشهای مختلفی فراهم سازد چنین شخصی با گناهان این افراد شریک خواهند بود.

 

رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است :

«مَنْ دَعَا إِلَی ضَلالَهٍ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ الإِثْمِ مِثْلُ آثَامِ مَنْ تَبِعَه،ُ لا یَنْقُصُ َ مِنْ آثَامِهِمْ شَیْئًا»

هر کس (مردم را) به سوی کار بدی دعوت کند، همسان گناهان کسانی که از او پیروی می کنند ، گنه کار است واز گناهان آنان چیزی نمی کند. (وهمینطورباالعکس)

 

اگر والدین باعث به بیراهه رفتن فرزند شوند نیز در گناه شریک خواهند بود لذا تربیت صحیح اسلامی فرزند بر والدین واجب است.

 

در روایتی از امام کاظم آمده است:

مردی از پیامبر سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: او را با نام صدا نکند؛ در راه رفتن از او جلو نیفتند؛ قبل از او ننشیند؛ کاری انجام ندهد که مردم به پدرش ناسزا بگویند. (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۲، ص: ۱۵۸)

 

 

منبع : مذهبی بیتوته

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

لحظه شمار غیبت

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1151سال شمسی6 ماه 5 روز 9 ساعت 01 دقیقه 40 ثانیه گذشته است . همچنان در گذر است آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟
اللهم عجل لولیک الفرج

ذکر روز

ذکر روزيکشنبه

حدیث تصادفی

کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت

دانستنی ها

از هر 10 نفر، يك نفر در سراسر جهان در جزيره زندگي ميكند.

اوقات شرعی

امروز: یکشنبه 15 تیر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی:

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس