تبعات ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر و انتخاب های ناروا از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی
*تبعات ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر و انتخاب های ناروا
این روزها نگرانی ناشی از کمکاری بعضی از دستگاهها و نیز انتشار اخبار تخلفات و مفاسد اقتصادی برخی از مدیران، سبب شده تا این پرسش در افکار عمومی جامعه شکل بگیرد که چرا افراد مفسد یا مسئولین ناکارآمد بلافاصله پس از شناسایی، عزل و برکنار نمیشوند.
همچنین بسیاری از مردم انتظار دارند و یا تصور میکنند و یا این پرسش را مطرح می نمایند که چرا رهبر معظم انقلاب(دامت برکاته) برای برخورد با مسئولین هنجارشکن وارد عمل نمیشوند و تصمیمگیری در این رابطه از سوی رهبر معظم انقلاب اتخاذ نمی شود؟
قبل از پاسخ به این پرسش، ذکر چند نکته ضروری است.
۱-بسیاری از مسئولین نظام منتخب مردم هستند، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، نمایندگان مجلس خبرگان و… توسط رای مستقیم مردم انتخاب می شوند اگر مردم دقت لازم را در انتخاب این مسئولین نداشته باشند، نمی توان انتظار داشت که همه مشکلات با عزل آنها حل شود، بنابراین برای اصلاح امور، مردم باید در انتخاب و تعیین مسئولان نظام، دقت لازم و کافی را انجام دهند و بهترین و شایسته ترین افراد را برای احراز مسئولیت ها انتخاب نمایند.
کوتاهی مردم در انتخاب مسئولین شایسته و عدم احساس مسئولیت آنان در این خصوص سبب بروز مشکلات زیادی برای نظام خواهد شد. بنابراین پیش گیری و دقت در انتخاب افراد شایسته برای مسئولیت ها توسط مردم، بسیار آسان تر از درمان و عزل آنهاست. البته مقام معظم رهبری در صورت کوتاهی مسئولین در انجام وظایف خویش و وجود انحرافات به وظیفه خویش عمل نموده و با نصیحت و تذکر و در صورت لزوم، عزل آنان، زمینه اصلاح امور را فراهم می سازد.
۲-اگر رهبر یک جامعه در همه چیز دخالت کند و به نهادهای قانونی کشور در شیوه برخورد با تخلفات توجهی نکند، نظامی قائم به فرد خواهد بود که حرکت جمعی متوقف شده و در صورت نبودن او آسیبهای جدی به نظام وارد میآید که جبرانناپذیر است. از اینرو، لازم است اهتمام جدی داشت تا اداره جامعه قائم به فرد نباشد و در برخورد با تخلفات بر طبق قانون پیش رفت.
بنابر این، رهبر دینی در همه کارها و مشکلات و تخلّفاتی که پیش میآید به جای نهادهای حکومتی مربوطه که مسئولیت کار بر عهده آنهاست، سریعاً وارد عمل نمیشود، بلکه اساس و مبنای اداره کشور را بر این میداند که هر مشکل و مسئلهای از طریق قانونی و به دست مسئولین مربوطه و دستگاههای حکومتی مسئول آن حلّ شود و نهایتاً اگر به یک معضل و مشکل لا ینحل و اختلافی شدید تبدیل شد، آنگاه رهبری که مسئولیت هماهنگ کردن قوای سه گانه حکومتی را بر عهده دارند وارد عمل شده و آنرا به نحو احسن حلّ خواهند کرد.
کلام حضرت آیتالله خامنهاى در خصوص وظیفه رهبرى در نظام اسلامى چنین است: «رهبرى مسئولیت دارد. مسئولیت رهبرى حفظ نظام و انقلاب است، … وظیفه اصلى رهبرى این است که مراقب باشد این بخشهاى مختلف آهنگ ناساز با نظام اسلام و انقلاب نزنند. هر جا چنین آهنگى به وجود بیاید، جاى حضور رهبرى است. رهبرى هم یک شخص نیست … رهبرى یک عنوان و یک شخصیت و یک حقیقت برگرفته از ایمان و محبت و عشق و عاطفه مردم و یک آبروست … امام بزرگوارى هم که به معناى حقیقى کلمه، براى این امت، امام دلها بود همینطور بود. او حاضر بود براى حفظ نظام و حفظ رهبرى نظام، آبرویش را بدهد.» (سخنرانی ۱۹/ ۴/ ۱۳۷۹)
همچنین معظم له در پاسخ به این پرسش « با برخى از مسئولان متخلف مواجه میشویم که جنابعالى آنها را منصوب فرمودهاید. عدهاى از دوستان میگویند اگر رهبرى لازم میدانست، به آنها تذکر میداد یا آنها را برکنار میکرد. نظر جنابعالى چیست؟»
اینگونه پاسخ دادهاند:« اگر من کسى را منصوب کرده باشم و بعد در او عیبى از قبیل همین مفاسد اقتصادى ببینم، بدون تردید با او مماشات نمیکنم و او را کنار میگذارم. مثل نمایندگیهایى که هستند و بعضى سمتهاى معروف. منتها معلوم نیست آنچه درباره آن شخص گفته شده، حقیقت داشته باشد. نسبت به برخى افراد حرفهایى میزنند که من هم آن حرفها را شنیدهام و از نزدیک میدانم که خلاف است و درست نیست؛ ممکن است این هم از آن قبیل باشد. به هرحال بنده فساد را در کسى که با حکم من منصوب شده و میتوانم او را از آن کار برکنار کنم، تحمل نمیکنم؛ اما اینکه «اگر رهبرى لازم میدانست، به آنها تذکر میداد»، بله، آنجایى که جاى تذکر است، تذکر میدهم؛ اما تذکر به شخص چیزى نیست که از تلویزیون پخش شود. آن مقدار که شما میبینید بنده در سخنرانیها، نماز جمعه و در دیدار با هیأت دولت تذکر میدهم و نصیحت میکنم. که در خبرها پخش میشود. چند برابرش را گاهى با زبانهاى بسیار تلخ، در جلسات خصوصى به مسئولان میگویم؛ لیکن بنا نیست که هرچه به مسئولان تذکر میدهیم و میگوییم یا تلخى نشان میدهیم، حتماً پخش شود تا مردم مطلع شوند؛ هدف این است که آن شخص راهنمایى شود، که خیلى از اوقات اثر میکند و گاهی هم اثر نمیکند و بعد میبینید آن شخص میرود.( خامنهاى، سید على، سایه سار ولایت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهیان)، ج ۵، ص ۷۶، دفتر نشر معارف، قم، چاپ اول، ۱۳۸۸ش)
۳- براساس قانون و اصول و ارزشهای اسلامی، برخورد با متخلفین منوط به محرز بودن و امکان اثبات جرم است و حتی اگر واقعیت داشته باشد، تنها با اتکاء به گفتهها و شنیدها نمیشود فردی را متهم، محکوم و عزل نمود و این در حالی است، که در بسیاری از موارد، یا کشف آثار جرم و ردپای مجرمین بسیار مشکل است و یا اخبار مطرح در این زمینه در حد شایعه بوده و عمدتاً در جهت تخریب شخصیتی افراد و سیاهنمایی و مخدوش ساختن چهره نظام توسط رسانههای معاند منتشر میشود.
امام اول شیعیان حضرت علی علیه السلام نیز در بیان ضرورت برخورد با جرائم اثبات شده، در نامهای خطاب به مالک اشتر میفرمایند: «مراقب کارکنان خود باش، اگر یکی از آنان دست به خیانت آلود و گزارش همه بازرسان آن را تایید کرد، باید به آن اکتفا کنی.»
۴- متأسفانه در کشور ما به علل مختلف از جمله؛ قدیمی بودن پارهای از قوانین و مقررات و در مواردی، وجود خلاءهای قانونی و همچنین کمبود نیروی انسانی برای بررسی مدارک و رسیدگی دقیق تخلفات، معمولاً فرآیند صدور حکم نهایی زمانبر، طولانی و فرسایشی است، اما این مفهوم به معنای عدم رسیدگی نیست، چرا که اکثر تخلفات، با شدت و ضعف نسبی در حال پیگیری است.
۵- اصولاً بخشی از ناهنجاریها، مربوط به بستگان سببی و نسبی مسئولین است و چه بسا مورد رضایت مسئول مربوطه هم نباشد، که طبیعتاً در این موارد باید برای پیشگیری از دامنزدن افراد مغرض به شایعات، عدم رضایت همراه با واکنش صریح و بهموقع مسئول ذیربط باشد، همچنان که در صدر اسلام نیز معدود تخلفات یا زیادهخواهی منسوبین ائمه معصومین علیه السلام ، با برخورد قاطع و بلکه شدیدتر این بزرگواران مواجه میشده است.
البته در همان دوران نیز گاهی بنا بر موقعیت اجتماعی و مصالح عمومی، نحوه برخورد با کارگزاران متخلف، همراه با اغماض و یا تأخیر در اجرای قانون و حکم شرعی بوده است. بهعنوان مثال؛ میتوان به نحوه برخورد حضرت علی علیه السلام در مواجهه با رفتارهای دوگانه و منافقانه اشعثبنغیسکندی و ناکارآمدی و سکوت ابوموسی اشعری نسبت به خواسته رهبری و یا زیادهخواهیهای طلحه و زبیر اشاره کرد.
۶- نباید فراموش کنیم که همه ما به علل مختلف از جمله؛ بیتفاوتی نسبت به ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی و پرهیز از اجرای اصل راهبردی و پیشگیرانه امربهمعروف و نهیازمنکر و بعضاً انتخاب افراد غیراصلح در فرآیند انتخابات مختلف و امثال آن، کم یا زیاد در بروز این ناهنجاریها نقش داشتهایم و در بسیاری از موارد نباید و نمیتوانیم همه گناه را متوجه دیگران بدانیم.
با اینحال ممکن است همچنان این پرسش مطرح باشد که چرا رهبر معظم انقلاب(دامت برکاته) برای برخورد با مسئولین هنجارشکن وارد عمل نمیشوند؟
*چرا رهبر معظم انقلاب(دامت برکاته) برای برخورد با مسئولین هنجارشکن وارد عمل نمیشوند؟
در پاسخ به این پرسش باید به موارد ذیل اشاره نمود:
۱-طبق قانون عزل و نصب رئیس قوه قضائیه ، رئیس سازمان صداوسیما، فرماندهان نظامی و انتظامی و نهادهای وابسته به رهبری مانند؛ کمیته امداد امام خمینی(ره) ، بنیاد مستضعفان، بهطور مستقیم بر عهده رهبری است و عزل و نصب سایر مسئولان و مدیران اجرایی کشور بر عهده رؤسای قوای سهگانه است. البته بر اساس اصل هشتاد و نهم قانون اساسی، عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور و پس از حکم دیوان عالی کشور یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی و یا تخلف وی از وظایف قانونی، نیز بر عهده مقام رهبری است.
۲- طبق قانون، سطح رهبری راهبردی و سیاستگذاری کلی و کلان است، نه ورود عملی به مباحث اجرایی که در حوزه وظایف قوای سهگانه قرار دارد، با اینحال رهبر معظم انقلاب، همواره با تأکید بر فرصتهای فراوانی که برای بهبود شرایط در اختیار مسئولین محترم قرار گرفته، اهمیت برخورد بههنگام با تخلفات و ضرورت رفع نواقص و کاستیهای اجرایی در نظام اداری کشور را (گاهی حتی با اشاره به جزئیات)، به مسئولین ذیربط متذکر و رفع آنها را بهطور مکرر از آنها مطالبه کردهاند.
۳-از آنجا که در نظام جمهوری اسلامی ایران، تمام مسئولین بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق آرای مردم انتخاب میشوند و پایه و اساس نظام بر مبنای مشارکت عمومی و مردمسالاری دینی بنا نهاده شده است، لذا مقام معظم رهبری همواره تلاش نمودهاند تا در راستای احترام به خواسته و نظر مردم، از دخالت در عزل و نصب مسئولان اجرایی اجتناب نمایند.
با اینحال قطعاً همانگونه که حضرت امام(ره) در برخورد با بنیصدر و آقای منتظری عمل کردند، چنانچه کشور در وضعیت حاد قرار گیرد، ایشان نیز وارد عمل خواهند شد. اما باتوجه به اینکه بخشی از ناهنجاریهای اداری موجود بر اثر سوءمدیریت و غفلت در نظارت صحیح و برخورد اصولی با متخلفین و بهطور ناخواسته شکل گرفته، لذا بیشک کشور هماکنون در چنین شرایطی قرار ندارد.
۴- همانگونه که اشاره شد، نظارت و کنترل و رسیدگی به تخلفات اداری و اجرایی و برخورد با عناصر فاسد و ناکارآمد، جزء وظایف ذاتی مسئولین قوای سهگانه است، که با فراز و فرود و با ضعف و قوت در حال اجراست و امید است قبل از آنکه به وضعیت بحرانی برسد، با فوریت، جدیت و قاطعیت هرچه بیشتر، تقویت، فراگیر و عملیاتی شود.
۵-با توجه به توضیحات فوق؛ بهنظر میرسد، در حالحاضر دشمنان داخلی و خارجی نظام، جاهلانه و در عینحال ناامیدانه مترصد آن هستند تا با هوچیگری و جوسازی رسانهای در فضای مجازی و با بزرگنمایی مشکلاتی که بخشی از آن حاصل توطئهها و اقدامات خصمانه خود آنها در عرصههای مختلف؛ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است، به خیال خود زمینه برای دخالت احتمالی رهبری در امور اجرایی را فراهم و سپس براساس یک سناریوی از پیش طراحی شده و با نسبت دادن انواع اتهامات به ساحت مقدس ولایت فقیه، کشور را به آشوب بکشانند.
در واقع هدف دشمن از بزرگنمایی این مشکلات و مقصر جلوه دادن مسئولین عالی نظام در سطوح مختلف، ناامید ساختن جامعه و همراه نمودن افراد عادی با این کارزار، برای تشکیک در مورد کارآمدی نظام و زیر سؤال بردن جایگاه ولایت فقیه و در نهایت ایجاد بهانه برای دخالت در امور کشور از طریق عوامل وابسته داخلی و فراهم نمودن شرایط برای اجماع جهانی علیه ایران است.
بنابراین؛ هرگونه شبههآفرینی در این زمینه و اعمال فشار برای مداخله غیرضروری رهبری، میتواند به استفاده ابزاری دشمن از واژههایی مانند؛ آزادی و حقوقبشر و حتی وارد ساختن اتهام دیکتاتوری به مسئولین خدمتگذار نظام منجر و تأمین کننده اهداف بیگانگان برای تکمیل قطعات پازلِ توطئههایی باشد که از بدو انقلاب اسلامی علیه کشور ما اجرا کردهاند.
کلام آخر اینکه اگرچه وجود برخی از مفاسد و ناهنجاریهای اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی در نظام اداری کشور انکارناپذیر است و حساسیت نشان دادن نسبت به آنها لازم و ضروری است، اما چون فراگیر و سازمان یافته نیست، لذا انتظار میرود با تذکرات رهبری، هوشیاری مردم همیشه در صحنه و اقدامات مجدانه مسئولین، به زودی شاهد برچیدهشدن کامل این مفاسد باشیم.
بدیهی است، مبارزه در این زمینه مستلزم رعایت ضوابط و قواعدی است که در یک سلسه اقدامات پیوسته و مرتبط مانند؛ آموزش و کادرسازی، پاکسازی نظام اداری، شایستهسالاری و بهینهسازی نظام کنترل و نظارت، قابل پیگیری است و تک تک افراد جامعه میتوانند با آغاز و یا تقویت اقدامات عملی برای ساخت درونی خویش و سپس با مشارکت در میدان مبارزه با فساد، نقش اساسی در رفع ناهنجاریهای موجود داشته باشند. ذکر مجدد این نکته ضروری است که با همه این تفاسیر، شرایط حاکم نمیتواند بهانه کمکاری مسئولین قوای سهگانه در این زمینه (پیشگیری و برخورد با مفاسد) باشد.